۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

آقاي توكلي هنگامه آزموني ديگر است. آيا حاضريد بازهم حلاليت بطلبيد؟

سيدحسين موسويان كه در دوره رياست جمهوري خاتمي، دبير شوراي عالي امنيت ملي بود، در پي تسويه حسابهاي جناح راست عليه خاتمي، به جاسوسي براي بيگانگان متهم شد و در ارديبهشت 86 بازداشت شد.بعدها سخنگوي قوه قضائيه وي را از اتهام جاسوسي تبرئه كرد و احمد توكلي در شهريور 87 طي نامه اي كه متن آن در سايت الف منتشر شد، از حسين موسويان بدليل اتهاماتي كه همسو با ساير رسانه هاي جناح راست به وي وارد كرده بود، حلاليت خواست.

در قسمتي از پيام احمد توكلي آمده است:
"اینجانب به خاطر این مشاركت ناخواسته در آسیب دیدن ناحق آبروی آقای سید حسین موسویان و خانواده‌اش، از آنان حلالیت می طلبم و امیدوارم خداوند این كار مرا جبران مافات قرار دهد. از حساسیت بجای وزیر محترم اطلاعات نسبت به آن‌چه در مراودات خارجی می‌گذرد و دقت وی در سخن گفتن نیز تقدیر می‌كنم. "
اينك هنگامه آزموني ديگر براي احمد توكلي است. ماجرايي در ارتباط با احمد نجاتي كارگركه در 24 خرداد بازداشت شد و پس از مدتي بدليل شكنجه هاي دوران بازداشت جان خود را از دست داد. روزآنلاين درتاريخ 2 خرداد 89 در مصاحبه با مادر وي اسرار اين جنايت و نحوه به شهادت رسيدن وي را فاش كرد.
در اين مصاحبه ميخوانيم كه چگونه ماموران امنيتي وبلاگي جعلي با نام حديث نفس و مزين به نام اين شهيد ساختند تا وانمود كنند كه وي زنده است. همزمان صداوسيما، كيهان، رجانيوز، الف و ساير رسانه هاي اصولگرا به انتشار وسيع اين خبر جعلي دست زدند و وانمود كردند كه احمد نجاتي كارگر زنده است.

در مطلب سايت الف آمده بود:

"جعلي بودن پروژه 72 تن‌سازي از كشته‌شدگان اغتشاشات اخير محرز شد.

در حالي كه بررسي اسامي منتشر شده، نشان مي‌دهد اغلب اين اسامي، فاقد اطلاعات دقيق است و صرفاً تعدادي اسامي بدون هويت مشخص جعل شده، يكي از آسيب‌ديدگان حوادث پس از انتخابات نسبت به درج نامش در ليست 72 نفره اعتراض كرد."

اينك كه اين دروغ رسانه هاي اصولگرا به روشني آشكار شده است، نوبت احمد توكلي است كه نشان دهد طلب حلاليت از موسويان تنها يك ژست سياسي نبوده است و احمد توكلي واقعا سياستمداري اخلاق گراست. البته افشاگري عليه رحيمي، مخالفت با بيانيه تهران و مخالفتهاي هرازگاه با رئيس جمهور و عقب نشيني يكباره از همه اين مواضع، احمد توكلي را بيشتر به هنرپيشه اي تبديل كرده كه سعي ميكند نقش يك اپوزيسيون اخلاقگرا را ايفا كند. توهينها و تهديدهاي وي عليه سران جنبش سبز و موضع گيري عليه فرزاد كمانگر بدون ارائه مستندي در رابطه با علت محكوميت وي نيز اين گمانه را بيشتر تقويت ميكند كه اقدام وي در طلب حلاليت از موسويان هم تنها يك ژست سياسي بوده است.

آقاي توكلي اكنون به صراحت از شما سوال ميكنم:
آيا حاضريد اقرار كنيد كه احمد نجاتي كارگر به شهادت رسيده و مطلب سال گذشته سايت الف در مورد زنده بودن ايشان دروغي بيش نبود؟ حاضريد از خانواده وي حلاليت بطلبيد؟ حاضريد براي يافتن عاملين قتل وي اقدامي انجام دهيد؟ افسوس كه پيشينه شما نشان ميدهد نبايد بدنبال جوابي از شما باشيم.