نام حسين قدياني چندصباحي است كه سرزبانها افتاده. بخصوص پس از چاپ مطلب توهين آميز وي در كيهان با عنوان
اعلام مسيرهاي راهپيمايي چهارشنبه سوري، عده زيادي با نام وي آشنا شدند. با بررسي نوشته هاي وي، شايد شما هم مانند من به اين باور برسيد كه قرابتهاي فكري زيادي بين وي و محمود احمدي نژاد وجود دارد.
آقاي قدياني علاقه اي زيادي به توهين به مخالفين فكري خود دارد و تمايل دارد هزليات خود را طنز بنامد. قسمتي از نوشته هاي ايشان در ذيل بازانتشار يافته:
غلط كرديد بيشماريد!
شما بچه تر از آن هستید که جمهوری اسلامی تیغ اش را حرام حلقوم شما کند
شما سر رقاصه های تان روسری کرده اید تا ما خیال کنیم با یک مشت آدم مذهبی طرفیم
باید برای سگ اوباما استخوان پرت می کردید
خدایا شکر که دشمنان ما را از "حمقا" قرار داده ای
مهندس: اصلاً همون نقاشي مي كردم بهتر بود؛ آخه بگو تو رو سننه به اينگلاب مخملين؟
مهندس: بگو رفته دست به آب!
خانم مهندس: شرمنده، ايشون دست شون به چيز بنده.
ممد تمدن: نقاشي خوبه، چيز ديگه اي نكشي!!
مهندس: قهوه اي ام باشي، ديگه هيچ فرقي نمي كنه
مهندس: در خانه ما "چیز سالاری" است!
وي از دروغگويي و تهمت زدن بدون دليل و مدرك هيچ واهمه اي ندارد. بشدت از بحث منطقي و ارائه دليل گريزان است. برايش چندكامنت گذاشتم. در يكي نوشتم مگر نميگويي موسوي معتاد و قاتل است. مگر دوست و همفكر شما آقاي فضلي نژاد موسوي را
عضو لژ فراماسونري قسطنطنيه و جاسوس صهيونيستها نخوانده است؟ مگر ايشان خاتمي و سران جنبش را فراماسونر نخوانده است؟ اگر شما مدركي در اين موارد داريد كه بايد گفت واي بر قوه قضائيه اي كه يك قاتل سالهاست در مقامهاي دولتي مشغول بكار است. واي بر شوراي نگهباني كه صلاحيت يك قاتل ومعتاد را تاييد ميكند. واي بر حكومتي كه رهبر آن يك قاتل و جاسوس صهيونيست را 8 سال در بالاترين پست حكومتي قرار داده و رئيس جمهور دو دوره اش فراماسونر بوده است. واي بر مملكتي كه 16 سال فراماسونرها بر بالاترين پست اجرايي آن تكيه زده اند و اگر بي مدرك اين تهمتها را زده ايد واي بر قوه قضائيه اي كه در آن به اين سادگي ميتوان آبروي مومني را برد و با افتخار آن را در بوق و كرنا كرد و
از دست دولتمردان قانونگرا جايزه گرفت. طبيعتا درميان انبوه كامنتهاي منتشر شده مملو از فحش و توهين، اين كامنت اجازه چاپ نيافت. در كامنت ديگري گفتم منشه اميري را حرامزاده خوانده اي. آيا ميداني در قوانين اسلامي چنين اتهام بدون مدركي چه مجازاتي در پي دارد؟ طبيعتا اين كامنت هم سانسور شد.
با هم پاره اي از اتهامات فاقد مدرك آقاي قدياني را بخوانيم.
رئیس من شریعتمداری است و رئیس تو شیره ای مداری!!
مهندس: خانم من آن زمان، چیز بود؛ یعنی کمونیست بود و اصلا حجاب نداشت. من هم چون خودم در خط نفاق بودم از التقاط ایشان خوشم آمد.
خانم مهندس: مهندس کلا مرد خوبی است ولی امسال در سال "اصلاح الگوی مصرف"، متاسفانه مصرف مهندس یک مقدار بالا رفته! قبلا تفریحی می کشید.
فاطی: هر چی باشه از شوهر عملی تو که بهتره!
دست میرحسین به خون دیالمه و آیت آلوده است.
نخست وزیر پای منقل بنشست خاندان نبوتش گم شد.
در هر صورت در حرامزاده بودن منشه امير مدير سايت بالاترين حرفي نيست
سه منافق بسيار خطرناك در طول تاريخ پيدا شدند معاويه مامون و موسوي و جالب اينكه هر سه با علي جنگيدند معاويه با علي بن ابيطالب مامون با علي بن موسي الرضا عليهما السلام و اين اخري با علي زمان سيد علي خامنه اي
ايشان اصولا خيلي خود را حاضر جواب ميپندارد و خيلي دوست دارد ادب و متانت خود را در پاسخ به كامنتها آشكار كند
اشتباه هشتم؛ سوزاندن فیها خالدون امثال شما بی ادبها!
اشتباه نهم؛ نمایش اعتیاد موسوی!
شما لیاقت آزادی را ندارید چون دهان تان چفت و بست ندارد.
بد سوزوندمتون! دم خودم گرم.
تو کی گل امید را نشکفته پرپر می کنی؟/ وقتی که با اشعار خود بیهوده عرعر می کنی
علاف، نه الاف! روح شیخ در سوادت حلول کرده.
اگر حکم جهادم می داد سران فتنه را دور گلویت می پیچیدم
نكته تعمق برانگيز و شايد تلخ قضيه اينجاست كه اين شخص ولايتمدار، پس از آنهمه توهين به معترضين، دست پيش را ميگيرد و با قيافه اي حق بجانب از توهين برخي از هواداران جنبش سبز به خود مينويسد. نوشته هاي وي در اين زمينه خواندني است:
بریده باد نافت که از ادب دوری!
برو حالشو ببر گوگوری مگوری!
معذور بودم از نمایش گوشه ای از ادب فرقه سبز در کامنت ها. بالاخره باید معلوم شود مدعیان ادب، تا چه حد بی ادب و بی نزاکت اند.
نیم ساعتی از ساعت سه گذشته و در این دل شب، سبزها هر آنچه فحش و ناسزاست دارند بار پدر شهیدم می کنند
به پدرم، به پدر شهیدم، به مادرم به همه دار و ندارم، هر آنچه بر زبان شان جاری است دارند نثار می کنند
من عارم می آید در کشوری که سایه نایب امام زمان بالای سر آن است، زبان به ناسزا باز کنم
او در جايي ديگر، در نقش اصولگرايي ميانه رو و معتدل ظاهر ميشود و همفكرانش را به ملايمت دعوت ميكند. ولي سوال اينجاست كه اگر امثال قدياني از ميانه روهاي جناح راست محسوب ميشوند، تندروان اين جناح از چه ادبياتي برخوردارند؟
گاهی که دوستان در نقد مواضع سیاسی آقا مهدی(همت) و مادر محترم و عزیزشان سرکار خانم "ژیلا بدیهیان" دچار تندروی و افراط می شوند، موضع می گیرم و نقدشان را نسبت به خانواده شهید همت برنمی تابم
آن کس که در این کشور و زیر سایه عنایات امام زمان زندگی می کند، شاید معترض باشد ولی به منتقد خود فحش خواهر و مادر نمی دهد
او شديدا خودشيفته است، آنچه مينويسد را هنر متعهد ميخواند و خود را خيلي مهم و شخصيتي جهاني فرض ميكند.
به نام خدایی که "نو هنرمندان متعهد" را آفرید
نسل تازه ای از نویسندگان، شعرا، طراحان و طنازان پای به میدان "هنر متعهد" گذاشته اند
امشب جنگ را در خط مقدم اینترنت یک تنه بردم
یک تنه از پس همه شان برآمده ام و حالا وضویی ساخته ام و نشسته ام به "دل نوشت"
من امشب کفن پوشیده ام در خط مقدم اینترنت و دارم پاسداری می کنم از علی در فضای مجازی
خودمانیم؛ عجب جمله ای شدها
چه بازی قشنگی کردم با اسم استادم امیر حسین فردی
متاسفانه تا همین چند ماه پیش هیچ کدام مان تاب دیدن شهرت و محبوبیت آن دیگری را نداشتیم
او عاشق كامنتهاي متملقانه همفكران خود است و با افتخار آنها را در معرض نمايش قرار داده است:
زنده باد حسیبن قدیانی عزیز/ خدا قوت فرمانده
راست گفته وحيد جليلي... تراز ادبيات انقلاب ، بالا رفته است
سلام آقای قدیانی.خسته نباشی داداش.چه جهادی کردی دیشب؟
الانه اسم بلاگم رو توي لينك هاي شما ديدم. من نيز مي گويم:
یک هفته تمام جشن باید بگیرم که قدياني به این نماینده کوچک نسل جدید ادبیات انقلاب اسلامی افتخار داده است که قلم مرا به قلب وبلاگ خود "قطعه 26" پیوند کند
شماها یه پا فرمانده (جنگ نرم)شدید و ما سربازی کوچک وبی هنر...آن هم اگر قابل باشیم ...که تنها کاری که ازمان می آید اینکه با نمایش هنرنمایی های شما(نوهنرمندان متعهد) در وبلاگمان پز بدهیم
آقاي قدياني از خوشحالي در پوست خود نميگنجد كه در چندروز اخير توانسته آمار بازديدكنندگان وبلاگش را بالا ببرد:
آمار بازدید کننده های مرا یکی بردی بالاتر، ممنون!
تقدیم به همه دشمنان عزیز در سایت "بالاترین" و سایر سایت های شیطانی که در جهانی شدن وبلاگ "قطعه ۲۶" نقش احمقانه ای بازی کردند
من حالا وبلاگم دوی بعد از نصف شب بیشتر از سایت سران فتنه بازدید کننده دارد. اینجا را هم باختید!
چند شب دیگر ناسزا بگویید، من جهانی خواهم شد
امشب بازدیدکنندگان وبلاگ تازه تاسیس من به برکت بد دهنی شما از آرای شیخ از همه جا بی خبر بیشتر شده است
قدياني از اينكه مريد و دنباله رو شريعتمداري و شاگرد صفار هرندي است و قزوه برايش كامنت تشكر ميگذارد به خود ميبالد:
استاد عالی قدر، "صفار هرندی"! چه خوب شاگردت را در اولین ساعات نبرد یاری دادی
متاسفم که مطالبم را برای کیهان فکس می کنم و خیلی توفیق زیارت حاج حسین آقای شریعتمداری (دامت توفیقاته) را از نزدیک ندارم.
جمهوری اسلامی به فرزندان شهدا سهمیه می دهد تا اونجای فرزندان منافقین بسوزد!!
امشب تا صبح بیدار می مانم و نمی گذارم سید علی در خط مقدم اینترنت تنها بماند.
باز هم می گویم؛ ما اهل گوگل نیستیم، خامنه ای. دات.آی.آر تنها بماند.
من رفتگری کوچه موسسه کیهان و وطن امروز را با دنیا عوض نمی کنم. یک لشکر حریف من نشدیدها!!!!!!!!!!!!!
اتفاقا چند وقت پیش مولایم را زیارت کردم.
متاسفم که چرا ثواب متولی کیهان و صدا و سیما بودن در پرونده اعمالم نیست!! انتشار فحاشی ها میزان ادب طرفداران موسوی را برای ملت روشن می کند.
"قزوه" می آید و برای چون منی "کامنت" می گذارد. استاد پای برگه امتحان شاگرد، نمره خوب داده است.
جالب است كه شباهت بسياري در ادبيات وي و كامنت گذاران همفكرش قابل مشاهده است
واقعاً از "ادب مرد به ز دولت اوست" این لجنیا متعجب شدم!
هنوز ما نمردیم ببینیم از این گه خوریا کردن
خطاب به همه جنبندگان سبز: "چخه"
جنب و جوش سبز،
باد معده نظام جمهوری اسلامی بود.
چه جنگ سختی بوده دیشب... و چقدر خوب "ادب مرد به ز دولت اوست" رو معنی کردن طرفداران بی شمار آقای "اوج ادب و متانت"!!
باز هم به جنبندگان سبز : بابا جون من چخه.جون مادرتون
چخه.والا
به سگ اگه اینقدر گفته بودیم چخه با تمام با وفاییش میرفت پشت سرشم نگاه نمیکرد.
این جنازه ها از فرط
گندیدگی سبز شده اند
از خواندن نظرای حضرات سبز خجالت کشیدم واشک تو چشام جمع شد
گناه دارن به خدا. چی کار کنن
سبز هستن و نفهماصلآ تقصیر شماست که برای این سبز های لجنی پماد ضد سوزش نمیزاری روی سایت، خوب میسوزونی شون پماد هم بگذار تا زوزه نکشن!
بیستا موتور سوار "بیضه دار" تو فضای سایبر پیدا بشند دیگه عمران این خس و خاشاک "چیز" کنند-همون جیگر-که بیاند به شهدا و ... اهانت کنند!
سلام. من فکر کنم دیشب پنجره ی وبلاگتونو باز گذاشتید. بعد تو پستتون راجع به این شیخ بوگندو نوشتید حشرات سبز جذب شدن اینجا.
پي نوشت: من توهين هواداران جنبش سبز به وي را نميپسندم و اصولا به اين اصل كه هدف وسيله را توجيه ميكند اعتقادي ندارم. حتي دوستاني كه به اين اصل پايبندند بايد به تبعات اقداماتي كه انجام ميدهند فكر كنند. شايد در آن لحظه و در اوج عصبانيت، توهين به طرف مقابل ما را آرام كند ولي نتيجه اينكار چه خواهد بود و جز امكان بهره برداري از اين عمل براي طرف مقابل چه دستاوردي خواهد داشت؟ كاري كه شديدا قابل نكوهش ميدانم توهين برخي از طرفداران جنبش سبز به خانواده وي است. معتقدم بايد در اوج عصبانيت بتوانيم خشم مان را كنترل كنيم و بر اين باورم استفاده ابزاري از شهدا به هرانگيزه اي كه باشد كاري نكوهيده است. هيچوقت نه گناه فرزند را به حساب پدر مينويسند نه گناه پدر را به حساب فرزند.
مرجعقطعه 26- وبلاگ حسين قدياني